ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..
ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..

دلم تنگ شده،او دیگر خیال بازگشتن ندارد



دلم تنگ شده

برای عکس هایی که پاره کردم و سوزانـدمشان.
برای دفتر خاطراتم که مدتهاست دیگر چیزی در آن نمی نویسم.
حـتـی برای آدمهای حسودی که دورو برم می چرخیدند
و خـیـلـی دیـــرشناختمشان !
برای بـی خـیـالــی و آرامشی که مدتهاست که دیگر ندارمش.
خنده هایی که دارم فراموششان می کنم.
و برای خودم که حالا دیگـر خیلی عوض شده ام!



مـردمـاטּ حـسـود !

چـرا سـاڪـت ایـسـتـاده ایـد ؟
بـرویـد بـہ ڪـارهـایـتـاטּ بـرسـیـد !
نـگـراטּ نـبـاشـیـد !
او دیـگـر خـیـال بـازگـشـتـטּ نـدارد . .

گاهی بعضی ها رو ؛

خیلی راحت میبخشی !

چون دوس داری ،

بازم تو زندگیت باشن ...
 

شعرهایم را میخوانی…
و میگویی روان پریش شده ام !
پیچیده است … قبول!
اما من فقط چشمهای تو را مینویسم !
تو ساده تر نگاه کن…..
 

SAD AND ALONE!

نشد ادامه بدم این پست رو.




 

رمان جدید و عاشقانه عطر عاشقی (به فرمت پی دی افpdf)




 خلاصه داستان رمان عطر عاشقی:

داستان رمان در مورد دختری نابینا به اسم سارینا است که در پرورشگاه بزرگ شده است و یک مرد همیشه در کنارش هست که به او کمک می کند و باعث می شود که چشم های سارینا عمل بشود ولی …….

دانلود رمان عطر عاشقی

 

اشک در کوچکی و بزرگی



وقتی کوچکی دستانی هستند که اشکهایت را پاک کنند

وقتی بزرگ می شوی باید دستی باشی که اشکی 

را پاک کنی و خنده ای بر لبی بنشانی ...

و این چه زیباست ...


پیله تنهایی


چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی ؟

چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی ؟

پیله ات را بگشا ، تو به اندازه پروانه شدن زیبایی ........!




هر که به پایت سوخت .............


بـ ـه تـ ـه سیـ گارهـ ـایتان احتـ ـرام بـ گذارید،

نــ ـیندازیدشان زیر ِ پـ ـا...

چـ ـرا آدم هـا عادت دارند

هـ ـرکه بـ ـه پـ ـایشان سوخت را

می اندازند زیر ِ پا؟!


بزرگترین درس زندگی...


بزرگترین درس زندگی اینست‌که گاهی

 احمق‌ها هم درست می‌گویند. 




تو دروغگو نیستی من حواسم پرت است



نه

    تو دروغگو نیستی
    من حواسم پرت است
    گفته بودی دوستم داری بی اندازه
    خوب که فکر میکنم
    تازه میفهمم که
    بی اندازه یعنی چه

آنقدر در تو غــرق شـــده ام ...



    آنقدر در تو غــرق شـــده ام ...

    که از تلاقـــى نگاهـــم با دیگرى ...

    احســـاس خیانــت میـــکنم !!!

    عشـــق یعنى همین…

تمام ترانه هایم ترنم یاد توست.........



تمام ترانه هایم ترنم یاد توست

     و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست
    ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم
    و تو را آن گونه که می خواهی دوست دارم
    ای مهربان پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود
     و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید
    تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم

آدم هایی که هنوز عشق را نمی دانند!!




یک آدمهایی هم هستند که اهل غر زدن نیستند. ناله نمی‌کنند.

حوادث و غم‌های زندگی‌شان را نمی‌گیرند سر دست و سر هر گذری فریادش نمی‌زنند.
آدمهای لبخندهای همیشگی‌اند این آدمها.
تکیه‌گاهند و کسی معمولا شکستن‌شان را نمی‌بیند.
همین آدمها اما گاهی پشت لبخندهای همیشگی‌شان، پشت ظاهر آرام و صبورشان غم‌های بزرگی دارند.
خواستم بگویم حواستان به این آدمها باشد.



بعضی آدمها هم هستند که آرام جانند.

از این دست آدمهایی که از بس بوده‌اند، از بس بودنشان رنگ عادت گرفته، هیچ‌وقت نفهمیده‌ای چقدر عزیزند. حتما باید یک مدتی نباشند، اصلا رهایت کنند بروند آن سر دنیا تا بفهمی چقدر نیستند و چقدر بودنشان خوب است.

بعضی آدمها هم هستند که آرام جانند.
حاضری صبح به صبح منتظرشان بایستی لب پنجره زندگی و برایشان دست تکان بدهی و به بودنشان سلام کنی...   
 

از تو در این خانه‌ها تنها همین خاک مانده
و نهالی در دل‌هامان
که فقط سالی ده روز
آبیاری‌اش می‌کنیم
امشب بوی خاک خیس‌خورده‎ات پاشید در سجاده‌ام
و نهالم جان سالانه گرفت
حالا ما چه کار کنیم؟
برای تمام اشک‌هایی که بر چشم‌هایمان بستیم
برای سجاده‌هامان که تنها سه بار در روز
باز می‌شود و بسته
برای بین الطلوعین‌هایی
که در خوش‌خواب‌ها می‌گذرانیم
برای شکم‌هایی که به پیتزا عادت کرده است
برای چیزهایی که عادت کرده‌ایم
برای تنها ترین عضو خانه‌مان
که هر شب بالای سرمان روی رحل
خواب مانده است
خواب مانده‌ایم
حالا ما چه کار کنیم؟
که حتی وقتی بیایی هم
وقتی بوی خاک خون خوردۀ سجاده‌هایمان
بلند شود
در عطرهایمان خفه شده‌ایم
یا روی خوش خوابیم
یا دنبال عادت‌هایمان
سجاده‌هایمان همین طور معطل مانده است
بیایی
تو …
کجاییم؟


گالری عکس عاشقانه تنهایی و غمگین




گالری عکس عاشقانه تنهایی و غمگین

تنها منم در مصرع پایانی قصه تنها تویی در بین یک رمانی غصه تنهایی ام پایان یک روز غم انگیز است تنها ترین مرد زمین از غصه لبریز است دختر کلامی غم زده در لای سجاده است آن مست دیوانه میان خواب آماده است.


  ادامه مطلب ...

شعر عاشقانه : آینه



گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست

دل بکن ! آینه این قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا

 دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟

بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را

 قایقت را بشکن ! روح تو دریایی نیست

آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد

  آه ! دیگر دمت ای دوست ، مسیحایی نیست

آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست

حال وقتی به لب پنجره می آیی ، نیست

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری

 گفت : هر خواستنی عین توانایی نیست ...


فاضل نظری



نوشته ها و جملات عاشقانه دلتنگی با عکس



من زانو هایم را در اغوش کشیده بودم آنگاه که تو برای در آغوش کشیدن دیگری به زانو درآمدی !!!


بقیه جملات و تصاویر در ادامه مطلب....


 

ادامه مطلب ...

شعر های عاشقانه و زیبا از محمدرضا شفیعی کدکنی



 
پر سوخته ی شرار پرهیز توام
 
دیوانه ی چشم فتنه انگیز توام
 
گنجایش دیگری ندارد دل من
 
همچون قدح شراب لبریز توام

محمدرضا شفیعی کدکنی

  ادامه مطلب ...

متن های کوتاه تلخ نوشته عاشقانه و زیبا



 



برای دیدن ادامه عکسها و دانلود روی این عکس کلیک کنید


 متن های کوتاه تلخ نوشته عاشقانه و زیبا


 نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .



هـــی کـــافـــه چـــی!

دستـــور بــده

سیـــگــار بیـاورنــد

... و پاســور هـــم...

و مـــردهـا را دور میــز مــن جمـع کــن! ...

بگــو بنــوازنــد........
.

ادامه مطلب ...