ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..
ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..

نمیدونستم دوسم نداری


چشای من عسلی نبود ولی پر عشق بود...نمیدونستم چش عسلیا رو دوس داری..لبام معمولی بود ولی همیشه لبخند داشت...عشوه نیومدم..واست ناز نکردم دوست داشتم هزار بارم بهت گفتم هیچوقت نخواستم با دروغ و کلک و بی محلی تو رو دنبال خودم بکشم...!

ولی.....

نمیدونستم همه اینا رو دوس داری!

تو رو میخواستم همون شکلی که بودی...عاشق اخلاقت شده بودم..خودتو میخواستم...خودت!

ولی خب...نمیدونستم باید بهت بگم این شکلی باش اون مدلی راه نرو..اخلاقتو عوض کن...!

شدی یکی دیگه...!

یه نفر با چشای عسلیش عاشقت کرد..عوضت کرد..رفتی!

حالا من..!

نمیدونستم دوسم نداری..!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد