محبت را به اشتراک بگذاااااااااااااااار

سلام عادت ندارم با فونت کوچیک پست بزارم،اما ایندفعه چون با گوشی دارم پست مینویسم،امکان بزرگ کردن فونتو ندارم!! دیروز بعد سه هفته دوری از خونه خودم، برگشتم خونه!آخر هفته قبل هم میخواستم برگردم،اما به علت بارش برف شدید در ارومیه و بسته شدن جاده ارومیه تبریز،اتبوسی که سوارش شده بودم از وسط راه توسط پلیس به تبریز برگردانده شد! و نتونستم برگردم! رسیدن من به خونه همانا و ریختن تکلیفاو تمرینای ناقص ابجی کوچیکم که هشت سالشه و کلاس دومه همانا! جالب اونجاشه که اون فکر بازیگوشی و قلقلک دادن مت بود،منن باید اونارو هم انجام میدادم و هم به خودش یاد میدادم!!! اینم بگم که دلش خیلیی برام تنگ شده بود،منم همینطور! دیشبم بخاطر اینکه من شب یلدا خونه نیستمو تبریزم،دو روز مراسم شب یلدا رو زودتر گرفتن بابا و مامانم ، تا کنار هم بهمون خوش بگذره!... امیدوارم که بتونم زحمتاشونو جبران کنم..........برا هردوشون و برا تمون پدرا و مادرا آرزوی سلامتی و طول عمر دارم... .......... امروز دومین روز کاریمه،الانم از مرکز پاسخگویی اضطراری این پستو مینویسم... فردا ساعت هشت صبح ، به محض اینکه پستمو تحویل دادم باید بسمت ترمینال حرکت کنم...از ساعت هشت تا پنج عصر کلاس دارم،فکر نمیکنم بتونم ب کلاس صبح برسم! .... و آخرین جملم : محبت همیشه راه گشاست...... پیشاپش یلداتونم مبارک..... من هر نیمساعت نظراتو چک میکنم اما .....?! Just share kindness..... موفق باشین