ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..
ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..

اولین پستم تو تبریز

سلااااااااااام


این پستو از تبریز می زارم


نیم ساعته معطل شدم تا این صفحه بیادو مطلبوو بنویسم مثلا هم اومدم کافی نت 


دیروز اولین روزی بود که به عنوان یه دانشجو سر کلاس درس نشستم.


کلاسمون ظاهرا 25 نفره ولی دیروز که فقط هفت نفر حاضر تو کلاس بودیم.


امروز بعد از ظهر هم درس دارم.از ساعت 14 تا 19.


بیشتر سعی استاد ها تو جلسات اول اینه که بفهمونن به ما که ما از سن دبیرستان در اومدیم و محیط دانشگاه با دبیرستان کلی فرق می کنه.


دیروز به خاطر شرکت در کلاس امداد و نجات مجبور شدم بعد از ظهر برگردم ارومیه ولی به علت یه سری بی نظمی ها تو جمعیت هلال احمر ارومیه کلاس تشکیل نشد و فقط هزینه رفت و امد و خستگی راه برام موند.


امشب اولین شبیه که تنهایی میرم خونه مادر بزرگم...


نمیدونم چرا ولی من تا حالا هیچوخ تنهایی جایی نرفته بودم بنابه دستور مامانم


به خاطر نظرات خوبی که برام می زارین ازتون ممنونم 


بای



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد